( 105) هر دهان را پیل بویى مىکند |
|
گِردِ معده هر بشر بر مىتند |
( 106) تا کجا یابد کباب پور خویش |
|
تا نماید انتقام و زور خویش |
( 107)گوشتهای بندگان حق خوری |
|
غیبت ایشان کنی کیفر بری |
( 108)هان که بویای دهانتانخالق است |
|
کی برد جان غیر آن کوصادق است |
( 109)وای آن افسوسیی کش بویگیر |
|
باشد اندر گور منکر یا نکیر |
( 110)نه دهان دزدیدن امکان زآن مهان |
|
نه دهان خوش کردن ازدارو دهان |
( 111)آب و روغن نیست مر روپوش را |
|
راه حیلت نیست عقل و هوش را |
( 112)چند کوبد زخمهای گرزشان |
|
بر سر هر ژاژخا و مُرزشان |
گوشتهاى بندگان حق...:یعنی پشتسر کسی بد گفتن و غیبت کردن، برگرفته از قرآن کریم است« أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ: آیا از شما کسى دوست دارد گوشت برادر مرده خویش بخورد، پس آن را ناخوش مىدارید.»[1]
بندگان حق: را به معنای مردان حق و بندگان خاص حق نیز میتوان گرفت.
بویا: بوینده، بو کننده.
افسوسى: یعنی فریب خورده و گمراه. آن که بر او دریغ خورند، بىچاره، در خور دریغ.
عقل او مىگفت کین گریه ز چیست بر چنان افسوسیان شاید گریست
2561/د 1
و مىتوان «افسوسى» را به معنى فاعلى آن گرفت (استهزا کننده). چنان که خورندگان پیل، آن را که نخورد به ریشخند گرفتند. و بدین معنى نیز در مثنوى به کار رفته است:
هر که دید آن جاه و مالش سجده کرد سجده افسوسیان را او بخورد
780 /د3
و در بیت مورد بحث «افسوسى» کنایه از کسانى است که از راه حق دور افتادند و مخالفت حکم او کردند. اولیا را آزردند.
بوى گیر: که از بو کسى را شناسد، کنایه از «فرشتگان» که به سر وقت گناهکاران روند.
منکر و نکیر: دو فرشته که در شب اول قبر به گور مرده در آیند و از او پرسش گیرند.
دهان دزدیدن: یعنی اینکه کسی نگذارد بوی بد دهانش را بفهمند.
آن مهان: یعنی نکیر و منکر.
دارو دهان: نیکلسون «دهان» را جمع دُهن روغن گرفته، مىتوان آن را «دارو دِهان»: دارو دهندگان، تیمار داران معنى کرد.
آب و روغن: کنایه از آرایش ظاهرى، ظاهر سازى.
دل نیارامد ز گفتار دروغ آب و روغن هیچ نفروزد فروغ
2735/د 2
ژاژخا: یاوهگو.
مُرز: یعنی اسافل بدن، نشیمنگاه، مقعد.
( 105) فیل هر دهنى را بو کرده و معده اشخاص را بازجویى مىکند. ( 106) تا بوى کباب بچه خود را تشخیص داده و خورنده آن را زخم زده و بکیفر برساند. ( 107) غیبت بندگان حق را مىکنى مثل این است که گوشت بدن آنها را مىخورى البته کیفر خواهى دید. ( 108) آگاه باش که بویاى دهان غیبت کنندگان خداست چه کسى جز اشخاص راستگو جان سالم بدر خواهد برد. ( 109) واى بر آن افسوس خورندهاى که در گور نکیر و منکر دهان او را بو مىکنند. ( 110) نه از آن دو فرشته ممکن است دهان را دزدید و نه مىتوان با دارو دهان را خوشبو نمود. ( 111) در آن جا براى رو پوش کردن گناه آب و روغنى نیست و عقل و هوش نمىتوانند حیله بر انگیزند. ( 112) گرز آنها بر سر هر بىهوده گو و حاصل عملش فرود آمده و زخم آن بجا خواهد ماند.
مولانا میگوید: پروردگار گناه شما را میداند، همانگونه که فیل از بوی دهانها میفهمد که چه کسی گوشت بچه فیل خورده است؟ مولانا میگوید: بوی بد دهان گنهکاران را با داروی خوشبو نمیتوان پنهان کرد. آب و روغن چیزی را نمیپوشاند؛ بلکه هر چیزی را بیشتر جلا میدهد و عقل و هوش ما در برابر قدرت حق، نمیتواند حیله و تدبیری بکند.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |